دختری بر باد

متن مرتبط با «سرگذشت» در سایت دختری بر باد نوشته شده است

من سرگذشت یاسم

  • در تیره روشنی ساکن، سایه ی متحرکش فرود آمد. یکی راست و یکی خم. یکی بزرگ و دیگری ناچیز. یکی پر از آتش و دیگری خاکستری نمناک، یکی جلودار و دیگری منتظر. چیزی در میان نبود مگر تعلیق کشنده تر پیش از ضربه، و قلبی که خائنانه میتپید... قلبی که خائنانه همچنان میتپد و ثانیه های بیهوده را به روی هم انباشه میکند. نقطه سر خط. (0 لایک) ,سرگذشت,یاسم ...ادامه مطلب

  • سرگذشت ویرانه چنین بود...

  • برخی چیزها و برخی کس ها را برای خود خواستن، آنها را از مفهوم خود ساقط کردن است. این یعنی آنها را باید دوست داشت، پرستید، بی آنکه سهمی برای خود بطلبی...چیدن گلی سرخ، چرا که دوستش میداری، ساقط کردن آن از مفهوم پر زندگی گل بودن است! گلی که دوستش داشتی، و خود هیچش کردی. حال چگونه میتوانی دل ببازی هیچ را. مردگی و نه زندگی را. برخی آدمها هم چنین اند. نباید سهمی برای خود بطلبی. بی عدالتیست ولی مگر نه اینکه "آزادی مطلق وجه عدالت را خدشه دار میکند"؟ اینها، به عنصر مطلق آزادی اینچنین زیبایند و این چنین دوست داشته ی تو میتوانند باشند. آخ این آدمها را بگذارید به شکوه تنها گل سرخی روی بوته ای سبز از زندگی، دل بربایند و برگ بدهند و زیباتر و زیباتر شوند... این آدمها را از دور و پشت پرده های ضخیم راز دوست بدارید چرا که غیر این، راهی نیست، راهی نیست..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها