چغندریّه

ساخت وبلاگ

لازمه که بر جریده ی عالم ثبت کنم که چغندر بسیار بسیار توسط این حقیر مورد کم لطفی قرار گرفته؟! محل کارم همیشه برش های سردشو توی بوفه میدیدم و بعد چندبار عاشقش شده بودم. رنگش و همه چیزش ولی بعد در دوران بطالت هیچ به فکرم نرسید که دنبالش بگردم که اونایی که دوست داشتم چی بودن. اونروز برای خرید مواد شوینده رفته بودم و شدیدا دلم سبزیجات میخواست. برای خالی نبودن عریضه رفتم چندتا کنسرو نخودفرنگی و ذرت و اینا بردارم که بسته ی Baby beets هم صرفا برای سبزی بودنش و امتحان کردنش اضافه شد به سبدم. و روز واقعه سر رسید و من فهمیدم  اینا همون لبوهای بوگندوی کنار خیابون بودن و من سالها بی دوست سر کردم. الان منتظر16ام ماهم که 5 تا پروژه ام رو که از امروز شروع میکنمشون تموم کنم و برم 10 کیلو چغندر خوشرنگ قرمز عزیز بخرم و باهاش اسموتی و کیک و غذا و کلی چیزای جادویی درست کنم.
واقعا الان تنها چیزی که بهم امید میده اینه.
پ.ن: هرگز به کسی پیشنهاد نمیکنم برای ترم اولش اینهمه درس برداره. اشتباه عظیمی بود و اشتباه عظیمترم اینه که 6 دقیقه از وقتمو برای مدح چغندر اینجا تلف کردم.

دختری بر باد...
ما را در سایت دختری بر باد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abarbaad3 بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 0:24