ابلها مردا...!

ساخت وبلاگ

فراموشی چگونه ساحتیست؟ آیا به راستی میتوان تصمیم گرفت بر فراموش کردن؟ از یاد بردن و دیگر هرگز به یاد نیاوردن؟ مگر همین تصمیم خود تناقض ندارد با ذات فراموشی؟  واقعیت این است که انسان فراموش نه، بلکه انکار میکند! انسان وجود اسباب رنج خود را آنچنان منکر میشود که به دروغ خود، خود ایمان میاورد... ایمان می اورد به بی اهمیت بودن گلی، انسانی، بوسه ای یا هم آغوشیِ رخوتناکی بین دو سیگار. ایمان می آورد به بیهودگی آن زمان از دست رفته...

از کلمات و از نوشتن و فهمیده شدن دیگر چه مدد خواهم؟ ازهمه ی اینها را گفتن...؟بحثی نه، که فورانیست همه ی اینها، چرا که کلادیوس نه نام عمّ، که مفهومیست عام!  آخ که  عشق و شهوت و شجاعت نفرت و رفاقت همه در شالوده ی کلماتی مقدس اند و ما را گفته شد، اگر عقوبتی جان فرسای را تحمل کنیم، آن کلام مقدس را خواهیم آموخت...ولی ما، ما شیدایان این کلمات، عقوبت جانکاه را چندان تاب آوردیم، آری، که کلام مقدسمان، باری از خاطر گریخت!

دختری بر باد...
ما را در سایت دختری بر باد دنبال می کنید

برچسب : ابلها مردا عدوی تو نیستم,ابلها مردا,ابلها مردا عدوی تو, نویسنده : abarbaad3 بازدید : 34 تاريخ : جمعه 17 دی 1395 ساعت: 22:55